سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و مناجات با حضرت علی علیه السلام ( عید غدیر )

شاعر : احمد علوی
نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترجیع بند

با خیالت غزلی در شُرف آغـاز است            در هوای تو دلی منتـظر پـرواز است

مـستـی روز غـدیـر تـو بـه یـادم آورد            که در میکده‌ات رو به خلایق باز است


ما همه مست غدیر خم چشمت هستیم            مستی از دست تو یک مستی بی‌اندازه ست

باز هم نام تو را بر لبش آورده مسیح            به امـیـد دم تو در صدد اعجـاز است

هرطرف می‌نگرم روی تو را می‌بینم            دائم از مأذنه نام تو طنین انـداز است

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

دل که با حال و هوای تو هوایی باشد            مقـصـد راه قـرار است رهـایـی بـاشد

دوستت دارم و سلمان به همه ثابت کرد            عـاشقـت فرق ندارد که کـجـایی باشد

از تـمـنـای وصـال تو فـقط باید گـفت            راوی شـعـر اگـر شـیـخ بـهـایـی باشد

من بـه نـادانـی خود معـتـرفم می‌دانـم            مـحـفـل انـس تو بـایـد عـلـمـایـی باشد

از بـد حـادثـه ایـنـجـا بـه پـنـاه آمـده‌ام            تا کجـا بین من و دوست جـدایی باشد

من فقط چشم به راهم که ببینم روزی            گـنـبـد هـمـسـرتـان نـیـز طلایـی باشد

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

ای به الطاف تو اصحاب کرم وابسته            شده یک عـمر به مدح تو قـلم وابسته

وسط این همه وابـستـگـی بی حـاصل            شکر بسیار که هستم به حـرم وابسته

هر غـریبی که به ایـوان نجـف می‌آید            مـی‌شـود بـا زدن چـنـد قـدم وابـسـتـه

جنس بازارتوعشق است وامید است و رضاست            شـده‌ام سخـت به این پـند قـلـم وابـسته

در دم و بـازدم مـن جـریـان داری تو            به نفس های تو هـستم همه دم وابـسته

عاشقان تو به فـقری ابدی خـو کردند            تـا نـبـاشنـد به دیـنـار و درم وابـسـتـه

مـا از آن پـاک دلانـیـم که آرامش مـا            هست چون موج خروشان به عدم وابسته

ریشه در خاک عدم داشت که با حضرت نور            بی‌نهـایت شده بـودیـد به هـم وابـستـه

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

به تو مستان لقب سـاقـی کـوثـر دادند            بیخود از خود شده و ناد علی سر دادند

از شراب تو به جبریل تعارف کردند            شوق پرواز تو را هم به کـبوتر دادند

جامی از عشق تو را حضرت سلمان نوشید            جرعـه‌ای نیز به مقـداد و ابوذر دادند

گاهی اوقات به این فکر می‌افتم که چرا            به یکی کم به یکی چـنـد بـرابـر دادند

کاش می‌شد که میان هـمه تقـسیم کنند            ساغـر معـرفـتی را که به قـنـبر دادند

معـجـزاتی که خـدا داد به پیـغـمـبرها            همه را جمع نمودند و به حـیدر دادند

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

مستم از جام شرابی که پُر از آگاهی ست            شعر من از سر سرمستی و خاطر خواهی ست

مستـم آنـقـدر که دیـوانه خطابم کردند            مستم آنقدر که گـفـتند عـلی اللهی ست

شرح این قصه بلند است بلند است بلند            در شگفتم که چرا عمر به این کوتاهی ست

تا در آغـوش غزل‌های صغـیر افتادم            روحم آشفته‌تر از وحدت کرمانشاهی ست

چـاه‌ها بـی خـبـرند از غـم بی پایـانت            راز اندوه تو در بغض کبوتر چاهی ست

جاده‌ای که به تو ای شاه نجف ختم نشد            آخرش دربدری، بی‌خبری، گمراهی ست

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

آبـرومنـد تر از نام عـلـی نامی نیست            چه کسی گفته که در نام تو ایهامی نیست

نـام تو نـام خـدا، نام خود قـرآن است            تو نباشی به خدا دینی و اسلامی نیست

قاضیان از تو بریدند که در این دوران            پرچم عدل برافـراشته بر بامی نیست

روز و شب نامه نوشتیم برای تو ولی            دیرگاهیست که از سمت تو پیغامی نیست

دوش دیدم که ملک بر در میخانه نوشت            که شرابس به جز از عشق تو در جامی نیست

خواجه لطف غزلش را به تو مدیون بوده ست            او خبر داشته بی‌لطف تو الهامی نیست

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

سرخوشانی که در این میکده پیری دارند            مثـل تو از غـم دنیـا دل سیـری دارند

بایـد از میـثـم تـمـار و ابـوذر پـرسیـد            چه امیری چه امیری چه امیری دارند

دار برپاست و ریگ ربذه سوزان است            عاشقـان تو عجب راه خطیـری دارند

اهل بیـت تو سـر سـفـرۀ افـطاریـشان            چه یتیمی چه فقیری چه اسیری دارند

دید محراب که در لحظۀ شق القمرت            ابروانت چه مـراعـات نـظیری دارند

شعر ما تشنۀ نـقـد است تو نقـادی کن            شـاعـران روحـیـۀ نـقـد پـذیری دارند

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

باز در حـلـقـۀ ذکر تو نـشستـیـم عـلی            ما مسلـمان شدۀ روی تو هستـیم عـلی

تا تو بر حقی و حق دور سرت می‌گردد            ما بر آنیم که جز حق نـپـرستیم عـلی

دست از هر چه به جز توست در عالم شستیم            به تو پیوسته و از خلق گـسستیم علی

شیر در کاسه ما نیست ولی اشک که هست            ما یتـیمان همگی کاسه به دستیم علی

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

دل نشین است در این جاده مسافر بودن            شعر چشمان تو را خواندن و شاعر بودن

به حـریـم حــرم عـشـق پــنــاه آوردن            در نجف ماندن و یک عمر مجاور بودن

یا علی گفتن و از هر دو جهان دل کندن            بر سر سفـرۀ احسان تو حاضر بودن

دل سپـردن به فـرامین تو و فـرزندت            از مـریـدان حبـیب بن مظاهـر بـودن

از شـراب نـفـس پنـج تن و پنـج امـام            مست گـردیدن و هم بـادۀ جـابر بودن

شاهد از عـرش حدیث ثـقـلـین آوردن            آیـۀ روشـنـی از سـورۀ فــاطـر بـودن

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

مطلع شعر تو ای عشق «هو الباران» است            قسمت چشم تو از روز ازل باران است

اشکِ آهسته و پیـوستۀ تو تا جاریست            روزی روز و شب اهل محل باران است

به امیـدی که در افـلاک قدم بگـذاری            آسمان غرق ستاره ست زحل باران است

سـورۀ روم به سمت تو اشـارت دارد            سورۀ نحل به یُمن تو عسل باران است

بت شکستن فقط از دست تو بر می‌آید            کفر می‌بارد و این شهر هبل باران است

خیبر و خندق از این قاعده مستثنی نیست            عبدود ریخته در لشگر و یل باران است

بس که در خلوت یاد تو به وجد آمده‌ام            دفتر شعر من امروز غزل باران است

بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر

و علی باب نجات است و همان خیر کثیر

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



طـرح انـگـور ضـریـح تو یـادم آورد            که در میکده‌ات رو به خلایق باز است



شعر ترکیب بند و ترجیع بند به شعری گفته می شود که از چندین غزل تشکیل شده است که در پایان هر غزل یک بیت برگردان با قافیه ای متفاوت آورده می شود، با توجه به این که این شعر فاقد بیت برگردان بود و و این نقص شعر محسوب می شود برای رفع نقص بیت زیر اضافه شد



بهترین روز جهان عید غدیر است، غدیر



و علی باب نجات است و همان خیر کثیر



بیت زیر به دلیل ایراد محتوایی و معنایی و همچنین عدم رعایت تذکرات علما و مراجع حذف شد



تــوبـه کـردیـم نـگـوئـیـم خـدایـی امـا            باز هم در حرمت توبه شکستیم عـلی